ضرب و جرح چیست؟
هر شخصی که عمداً به دیگری ضربهای وارد کند و ضرب و جرح کند و موجب شکستن یا از کار افتادن عضوی از اعضا یا موجب بوجود آمدن بیماری دایمی یا از بین رفتن و ناقص شدن یکی از حواس یا از بین رفتن عقل مجنیعلیه فردی که صدمه به او وارد شده است شود. در مواردی که قصاص امکان نداشته باشد، اگر عمل او موجب اخلال در نظم و امنیت جامعه شود، به دو تا پنج سال حبس محکوم خواهد شد و در صورت درخواست مجنیعلیه مرتکب به پرداخت دیه نیز محکوم میشود.
ضرب در لغت به معنی «زدن» است و به صدماتی گفته می شود که وارد کردن آن ها موجب از هم گسیختگی ظاهری نسوج و جاری شدن خون از بدن نمی شود.
جرح در لغت به معنی زخم زدن بوده و به آسیب هایی گفته می شود که موجب از هم گسیختگی بافت ها شده و با خونریزی ظاهری و بیرونی همراه باشد مانند خراشیدگی، بریدگی یا پارگی دست.
در بعضی از مواقع، ضرب و جرح ممکن است با شکستگی هایی همراه باشد مثلا در اثر ضربه زدن استخوان بینی فردی بشکند یا گوش فردی بریده شود.
ضربه زدن ممکن است توسط فرد با دست و یا پا و یا وسایل دیگری مانند سنگ و چوب انجام شود و آنچه که مهم است هیچ یک از این وسایل نمیباشد بلکه نوع و مقدار صدمه ای است که در ظاهر اندام فرد ایجاد شده است.
ضربات منتهی به جراحت
ضرب وجرح جرایمی بسیار شایع هستند و تعداد زیادی از پروندههای قضایی را به خود اختصاص دادهاند. ضرب و شتم اصطلاح رایجی است که مردم برای این جرم استفاده میکنند، اما باید توجه داشت که شتم به معنی دشنام دادن است و ذیل جرایمی مثل توهین یا قذف قرار میگیرد. بنابراین، اصطلاح صحیح ضرب و جرح است، نه ضرب و شتم.
همانطور که گفته شد جرح به صدماتی گفته میشود که به ازهمگسیختگی بافتهای بدن بینجامد. خراشیدگی یا پارگی پوست یا شکستن استخوان و نقص یا قطع عضو از مصادیق جرح است. این جرم را باید در گروه جنایات بر اعضا دستهبندی کرد.
جنایت بر عضو عبارت است از هر آسیب کمتر از قتل، مانند قطع عضو، جرح و صدمههای وارد بر منافع. جنایت بر عضو اگر به صورت عمدی باشد، در صورت تقاضای قربانی جرم یا ولیّ او و وجود سایر شرایط مقرر در قانون، موجب قصاص میشود و در غیر این صورت، مطابق قانون، دیه و تعزیر را به دنبال خواهد داشت. بنابراین، جرم جرح موجب یکی از مجازاتهای قصاص، دیه و تعزیر خواهد شد. البته گاهی این جرم هم با دیه مجازات میشود و هم با تعزیر.
شرایط قصاص
برای اینکه جرح موجب قصاص شود. باید شرایط عمومی قصاص و شرایط اختصاصی قصاص عضو وجود داشته باشد. شرایط عمومی قصاص در مواد ۳۰۱ به بعد قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ بیان شده است. البته در صورتی حکم به قصاص داده میشود. که مرتکب جرح، پدر یا از اجداد پدری قربانی جرم نباشد و مجنیٌعلیه هم عاقل و در دین با مرتکب مساوی باشد. علاوه بر این، برای محکوم شدن به مجازات قصاص، مرتکب باید عمد داشته باشد. شرایط جنایت عمدی در ماده ۲۹۰ قانون مجازات اسلامی بیان شده است.
شرایط اختصاصی قصاص عضو نیز چنیناند:
– محل عضو مورد قصاص با مورد جنایت یکی باشد.
– قصاص با مقدار جنایت مساوی باشد.
– خوف تلف مرتکب یا صدمه بر عضو دیگر نباشد.
– قصاص عضو سالم در مقابل عضو ناسالم نباشد.
– قصاص عضو اصلی در مقابل عضو غیراصلی نباشد.
– و قصاص عضو کامل در مقابل عضو ناقص نباشد.
در صورتی که هر یک از شرایط عمومی و اختصاصی قصاص وجود نداشته باشد، مرتکب جرم به پرداخت دیه محکوم خواهد شد. بنابراین، در جنایت غیرعمدی بر اعضا و جنایت عمدی که قصاص ندارد یا قصاص در آن ممکن نیست یا بر دیه مصالحه شده است، دیه پرداخت میشود. مواد ۵۵۸ به بعد قانون مجازات اسلامی قواعد عمومی دیه اعضا را بیان کرده است.
ضربات بدون جراحت
ضرب در واقع صدماتی است که بدون شکستگی یا خونریزی بر اعضای بدن وارد شود و آثاری مانند کوفتگی، سرخی، کبودی، سیاه شدن و پیچ خوردن ایجاد کند. در قانون، برای هریک از این موارد دیهای مقرر شده است. که ضارب باید آن را به فرد مضروب پرداخت کند. دیه صدماتی که موجب تغییر رنگ پوست می شود، در قانون مجازات اسلامی به شرح ذیل است:
– سیاه شدن پوست صورت، ششهزارم.
– کبودشدن آن، سههزارم.
– و سرخ شدن آن، یکونیمهزارم دیه کامل
– تغییر رنگ پوست سایر اعضا، حسب مورد، نصف مقادیر مذکور در فوق.
در این حکم، بین اینکه عضو دارای دیه تعیینشده باشد یا نباشد، فرقی نیست. همچنین بین تغییر رنگ تمام یا قسمتی از عضو و نیز بقا یا زوال اثر آن فرقی وجود ندارد. صدمهای که موجب تورم بدن، سر یا صورت شود اَرش دارد و چنانچه علاوه بر تورم، موجب تغییر رنگ پوست نیز بشود، حسب مورد، دیه و ارش تغییر رنگ به آن افزوده میشود. منظور از ارش، مقدار مالی است که به عنوان جبران خسارت مالی یا بدنی پرداخت میشود و در قانون برای آن اندازهای مشخص نشده است.
شرایط قصاص ضرب و جرح عمدی
برای اینکه جرح موجب قصاص شود، باید. شرایط عمومی قصاص وجود داشته باشد. در صورتی حکم به قصاص داده میشود که مرتکب جرح، پدر یا از اجداد پدری قربانی جرم نباشد و مجنیٌعلیه هم عاقل و در دین با مرتکب مساوی باشد. علاوه بر این، برای محکوم شدن به مجازات قصاص، مرتکب باید عمد داشته باشد. شرایط جنایت عمدی در ماده ۲۹۰ قانون مجازات اسلامی بیان شده است.
۱ – محل عضو مورد قصاص با مورد جنایت یکی باشد.
۲ – قصاص با مقدار جنایت مساوی باشد.
۳ – قصاص موجب تلف جانی با عضو دیگر نباشد.
۴ – قصاص عضو سالم در مقابل عضو ناسالم نباشد.
۵ – تساوی اعضا در اصلی بودن اعضا
نکته : در قصاص عضو زن و مرد برابرند و مر مجرم به سبب نقص عضو یا جرحی که به زن وارد می آورد به قصاص عضو مانند آن محکوم می شود.
ارکان تشکیل دهنده جرم ضرب و جرح عمدی مستلزم قصاص عضو
عنصر قانونی
عنصر قانونی جرم ضرب و جرح عمدی ماده ۶۱۴ در کتاب پنجم از ق.م.ا میباشد که بیان میدارد. هر کس عمداً به دیگری جرح یا ضربی وارد آورد که موجب نقصان یا شکستن یا از کار افتادن عضوی از اعضاء یا منتهی به مرض دائمی یا فقدان یا نقص یکی از حواس یا منافع یا زوال عقل مجنیعلیه گردد در مواردی که قصاص امکان نداشته باشد.
عنصر مادی
رکن مادی یا عنصر مادی جرم در حقیقت همان نمود خارجی یا تبلور عمل پیش بینی شده مرتکب در عالم خارج و ماده میباشد که به صورت جرح یا قطع عضو محقق می شود.
عنصر معنوی
عنصر معنوی همان قصد و فعل و انفعالات ذهنی مرتکب میباشد که شامل علم و سوء نیت و انگیزه مرتکب می باشد.
دفاع مشروع چیست؟
اگر شخصی در مقام دفاع از جان، مال و ناموس خود یا دیگری یا آزادی تن خود یا دیگری در برابر تجاوز یا خطر قریب الوقوع عملی انجام دهد که آن عمل ذاتا جرم محسوب می شود. (مثل قتل، ضرب و جرح و…)، در صورتی اقدام او دفاع مشروع محسوب خواهد شد که:
۱- دفاع او متناسب با تجازو و خطر باشد و عمل او بیش از حد لازم نباشد.
۲- امکان توسل به مامورین انتظامی بدون فوت وقت ممکن نباشد یا اینکه مداخله آن ها در رفع تجاوز یاخطر موثر نباشد، به عبارت دیگر وجود تمام این شرایط ضرروی و لازم است و عدم تحقق آن ها موجب خواهد شد که دفاع، مشروع تلقی نشود.
دفاع از جان یا ناموس یا مال یا آزادی تن دیگری هنگامی مشروع محسوب می شود که او قدرت دفاع نداشته و نیاز به کمک داشته باشد.
قطع یا جرح عضو عمدی در چه مواردی میباشد؟
اگر شخصی به قصد قطع یا جرح عضو به دیگری صدمه وارد کند یا اینکه قصد این عمل را نداشته باشد ولی نوعا عملش منجر به قطع یا جرح عضو شود، در این حالت نیز عمل او عمدی محسوب می شود، مانند آنکه قصدش دور کردن دیگری از صحنه درگیری یا ادب کردن او باشد و با چاقو به او صدمه وارد کند. در اینجا قصد او قطع یا جرح عضو نیست ولی نوع وسیله ای که از آن برای انجام این کار استفاده کرده، منجر به این نتیجه شده است.
شکایت منوب و جرح اگر توسط وکیل انجام شود چه مزایایی دارد؟
– مدت زمان اثبات جرم ضرب و جرح کمتر میباشد.
– نیازی به حضور شاکی در دادگاه نخواهد بود.
– بعد از مشخص شدن میزان ضرب و جرح، وکیل میتواند دیه را مطالبه کند.
– در صورتیکه نقص عضو صورت گرفته باشد وکیل میتواند تقاضای قصاص عضو کند.
– وکیل میتواند رضایت و یا عدم رضایت شاکی را اعلام نماید و نیازی به حضور شاکی برای اعلام رضایت نخواهد بود.
مجازات تعزیری ضرب وجرح
هر کس عمدا به دیگری جرح یا ضربی وارد آورد که موجب نقصان یا شکستن یا از کار افتادن عضوی از اعضا یا منتهی به مرض دائمی یا فقدان یا نقص یکی از حواس یا منافع یا زوال عقل مجنیعلیه شود. در مواردی که قصاص امکان نداشته باشد، چنانچه اقدام وی موجب اخلال در نظم، صیانت و امنیت جامعه یا بیم تجری مرتکب یا دیگران باشد، به ۲ تا ۵ سال حبس محکوم خواهد شد.
در صورت درخواست مجنیعلیه، مرتکب به پرداخت دیه نیز محکوم میشود. بنابراین، یکی از فرضهایی که مرتکب ضرب وجرح علاوه بر دیه به تعزیر نیز محکوم میشود، وقتی است که به تشخیص قاضی، اقدام او نظم و امنیت جامعه را مختل کرده باشد.
در مواردی دیگر نیز ممکن است علاوه بر دیه، مرتکب ضرب وجرح به تعزیر نیز محکوم شود. یکی از این موارد وقتی است که جرح وارده منتهی به ضایعات فوق نشود. اما آلت جرح اسلحه یا چاقو و امثال آن باشد. در این صورت، مرتکب به ۳ ماه تا یک سال حبس محکوم خواهد شد.
علاوه بر این، هرگاه عدهای با یکدیگر منازعه کنند، در صورتی که این نزاع دستهجمعی منتهی به ضرب وجرح شود، هر یک از شرکتکنندگان در نزاع، حسب مورد، به حبس از ۳ ماه تا یک سال محکوم میشوند.
همیشه بخاطر داشته باشید. مسائل مشابه حقوقی الزاماََ راه حل مشابهی ندارند بدون مشورت با وکیل یا مشاور حقوقی هیچ گونه اقدامی انجام ندهید.
عدالت گستر
برای مشاوره با شماره های زیر تماس بگیر :
۰۹۱۵۴۴۲۶۰۰۴
۰۹۱۵۴۲۲۹۷۱۴
۰۹۱۵۴۵۶۹۲۱۹
تـــــهــــران
یک تیم حرفه ای شماست .
موکل های ما مهمترین سرمایه ما هستند میزان رضایتمندی آنها و معرفی ما به دیگران خود بهترین تبلیغ است.
با سلام و خسته نباشید مدتی پیش برادر من موقع عبور از کوچه از زن همسایه میشنوه که به مادر من بی دلیل فحش میده. داداشم رو حساب زن بودن ایشون حرفی نزده و رد شده؛ اما من وقتی فهمیدم رفتم در خونشون و گفتم رو چه حسابی فحش دادی که اون خانوم گفتن خوب گفتم از این به بعد بیشتر هم میگم. کار به فحاشی دو طرفه رسید. بعد از اتمام دعوا زنگ زدن ۱۱۰ و رفتیم کلانتری اونا شکایت کردن ماهم فرداش رفتیم شکایت اونا تو اولین جلسه از ادعا کردن که من بهشون حمله کردم و نامه ی پزشک قانونی دارن در صورتی که همه همسایه ها شاهد بودن که دعوا فقط لفظی بوده و هم اینکه تو متن شکایت کلانتری اونا هم فقط گفتن لفظی بوده با توجه به اینکه بیش از حد اشنا دارن تو کلانتری ، من چطور میتونم ثابت کنم که حتی دستمم بهشون نخورده چون همه شاهدن اما چون همسایه ایم کسی نمیاد شهادت میگن دوست و دشمن برا خودمون درست نمیکنیم من باید چیکار کنم
باسلام درخصوص پاسخ ب سوال شما
اینک طرفین درکلانتری اقراراتی رانوشته ایدوبیان داشته اید که توهین وفحاشی بوده این شکایت به دادسرا ارجاع خواهد خورد ودرانجا اگرشما به نامه پزشک قانونی طرف دعوی ایراد وارد کنید شایددادیاریا بازپرس ترتیب اثربدهد واینکه درنامه پزشکی چه نوع جراحتی قیدشدمهم است اما نهایت امر دردادگاه اگر شاکی قسم یادکند دیه(فقط زمان مالی) ثابت است
اما توصیه میکنم یک وکیل خبره دراین زمینه کیفری استخدام نمایید تا دراین پرونده وارد شوند وبه این نامه پزشکی که خودزنی بوده یا .. ایراد وارد نمایید.
باتشکرازنگاه شما